مدیراما

باشگاه دانشجویان مدیریت

مدیراما

باشگاه دانشجویان مدیریت

روش ایجاد پروفایل در گوگل اسکولار (Google Scholar)

چرا گوگل اسکولار؟

تهیه رزومه، کارسختی است و برخلاف ظاهر ساده­ اش، کار و انرژی بسیار زیادی می­ برد. بخش سخت کار به یادآوری فعالیت­ های گذشته و یافتن آثار و مقالات قبلی و تصمیم­ گیری برای لحاظ و یا عدم لحاظ آن­ها است. در حال حاضر، یکی از معیارهای ما برای انتخاب ابزار مناسب برای حفظ ارتباطات آکادمیک، سادگی و چابکی و مشهور بودن آن ابزار است. در این میان، گوگل اسکولار یا همان Google Scholar Citation و ایجاد یک پروفایل در آن راهی ساده و از همه مناسب­تر است.

ویژگی خوب پروفایل اسکولار، ارتباط آن با داده­ های غنی گوگل اسکولار است، تقریباً کل مقالات معتبر، توسط اسکولار گوگل شناخته می­ شوند. برای همین اگر مثلاً در تهیه رزومه خود، حوصله و توان جمع­ آوری ریز به ریز اطلاعات اسکولار خود را ندارید، کافی است پروفایل خود را ایجاد کنید تا گوگل به صورت خودکار آن­ها را برای شما لیست کند. اگر این پروفایل را ندارید، با یک اکانت گوگل ساده و با اتصال آن به ایمیل آکادمیک خود (khuisf.ac.ir@) به راحتی می­ توانید، پروفایل خود را ایجاد کرده و بقیه کار را به گوگل بسپارید. در برخی موارد، گوگل ممکن است مقالاتی از شما را لیست نکند. اما به راحتی می ­توانید از بخش Add Article manually مقالات دیگر خود را نیز به سیستم اضافه کنید. همچنین این سیستم به راحتی به شما امکان استخراج داده­ های مرتبط با مقالاتتان را به صورت کامل می­ دهد.

ایجاد پروفایل اسکولار بسیار ساده است. اگر پست الکترونیکی از سرویس Gmail ندارید به سایت http://mail.google.com وارد شده و از طریق Create account یا «ایجاد حساب» یک جی­میل برای خود باز کنید. وارد اکانت Gmail خود شوید سپس سایت scholar.google.com را باز کنید و روی لینک My citations و یا «نقل قول­ های من» کلیک کنید. در قسمت «ویرایش» یا Edit پروفایل خود را تکمیل کنید و سپس روی لینک «افزودن» یا Add کلیک کنید و مقالات اضافه نشده را به اسکولار خود اضافه نمایید. در صورت تمایل می­ توانید مقالات خود را public یا عمومی نمایید.

دقت داشته باشید که: در بخش Affiliation نام دانشگاه را به فرمت زیر وارد نمایید:

Isfahan (Khorasgan) Branch, Islamic Azad University

در بخش Areas of interest زمینه مورد علاقه علمی خود را تایپ نمایید.

در قسمت Email for verification پست الکترونیکی دانشگاهی خود را (khuisf.ac.ir@) وارد نمایید. زمانی که پروفایل خود را ایجاد نمایید، از طرف گوگل اسکولار ایمیلی جهت تأییدشدن (verification) برای شما ارسال می­ گردد و شما کافیست با یک کلیک در ایمیلتان آن را تأیید نمایید تا فرایند کامل گردد.

در صورت تمایل در بخش Homepage صفحه وب آکادمیک شخصی خود را وارد نمایید (http://www.khuisf.ac.ir/prof/)


راهنمای ایجاد پروفایل گوگل اسکولار

در هر صورت، از میان ابزارهای مختلف، با توجه به پیچیدگی تنظیم رزومه و به روز نگه­داشتن وب سایت شخصی، گوگل ابزاری با امکانات محدود، اما خلاصه و ساده را در اختیار ما گذاشته است که می­ تواند مفید واقع شود.

ایجاد پروفایل گوگل اسکولار نه تنها برای فعالیت­ های آکادمیکی مناسب و ضروری است بلکه برای ارتقاء رتبه وبومتریکی و جایگاه علمی دانشگاه مربوطه در جهان بسیار با اهمیت است.

سایت­ های دیگری نیز پیشنهاد می­ گردد که انتخاب آن­ها و ایجاد پروفایل در آن­ها برای فعالیت­ های آکادمیکی بسیار مناسب است، از جمله:

http://www.linkedin.com

http://www.researchgate.com

http://orcid.org

http://www.researcherid.com

در آخر قابل ذکر است که گوگل اسکالار یک سیستم جامع از مقالات علمی و فعالیت های آکادمیکی می باشد، که دانشجویان می توانند با دانلود پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت از این پایگاه، انجام پروپزال کارشناسی ارشد مدیریت و انجام پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت خود را با منابع به روز تر و با استناد بیشتری پیش برند.

منبع: modirama.ir

فروشگاه محصولات دانشی مدیراما (خلاصه کتاب، مبانی نظری، پک مقالات، پایان نامه، ترجمه مقاله، مقاله بیس، پرسشنامه و کتاب های مدیریتی)

کانال تلگرام مدیراما

بررسی مفهوم سکوت سازمانی و عوامل تاثیر گذار بر آن در سازمان

مشارکت و همکاری کارکنان در امور سازمان جهت توانمندسازی آن ها ضروری است زیرا کارکنان منبع تغییر نوآوری و ابتکار بشمار می روند. صدای سازمانی به این معنی است که کارکنان مختارند که دیدگاه های خود را بیان کنند و بدین ترتیب، اقدام های سازمانی را تحت تأثیر قرار دهند. در حالی که صدای سازمان یعنی بازگو کردن نظرها، مشکلات و اعتراض ها در سازمان، یکی از منابع قدرتمند برای تغییرات سازمانی بشمار می رود، ولی اختیاری است و کارکنان اغلب تمایلی سازمانی به بیان ایده و دیدگاه خود ندارند. به گفته صاحب نظرانی چون آرجریس تمایل نداشتن افراد نسبت به بیان نگرانی های شان در مورد مسایل و مشکلات سازمان به سرپرستان شان موضوع جالب توجهی در ادبیات رفتار سازمانی شده است. نقطه مقابل صدای سازمانی، سکوت سازمانی است و زمانی شکل می گیرد که کارکنان نمی توانند آزادانه در مباحث سازمانی مشارکت جویند. سکوت سازمانی مفهومی است که موریس و میلیکن آن را مطرح کردند، موریسون و میلکین، سکوت در سطح سازمانی را به دو صورت زیر تعریف می کنند: پدیده سطح، جمعی ای که در آن کارکنان از ارایه باورها یا نگرانی های شان که در ارتباط با مسایل و مشکلات بالقوه کاری است، خودداری می کنند. به باور موریسون و میلیکن، جو سکوت در ایجاد سکوت سازمانی نقشی مهم دارد.
دو باور مشترکی که گویای جو سکوت است، عبارتند از: تلاش جهت اظهار نظر در مورد مسایل سازمان ارزش ندارد، بیان باورها خطرناک است تا جایی که کارکنان تصور می کنند که تلافی آن را بر سرشان در می آورند. پیندر و هارلوز، سکوت سازمانی را خودداری کارکنان از بیان ارزیابی های رفتاری، شناختی و اثربخش در مورد موقعیت های سازمان تعریف می کنند. موریسون و میلیکن، نیز سکوت سازمانی را به عنوان پدیده ای اجتماعی در نظر می گیرند که کارمندان در آن از ارائه نظرات و نگرانی های خود در مورد مشکلات سازمانی امتناع می ورزند.

عوامل موثر بر سکوت سازمانی

در ایجاد سکوت سازمانی به ۴ دسته: عوامل مدیریتی، عوامل سازمانی، عوامل فردی و عوامل اجتماعی تقسیم می شوند. که در ادامه به توضیح هر یک پرداخته خواهد شد.

عوامل مدیریتی

  • اقدام های مدیریتی: برخی از اقدام های مدیریتی می تواند مانع برقراری ارتباطات از پایین به بالا در سازمان شود.
  • سبک رهبری مدیر (بیماری مدیر ارشد): گاهی اوقات افرادی که می بایست حقایق را بیان کنند، از خشم رهبر می ترسند، به ویژه زمانی که شیوه اصلی رهبر امرانه یا پیشتازانه است.
  • ترس از بازخورد منفی: آرجریس و شان، نشان دادند که کارمندان از خجالت، تهدید و احساس ناشایستگی دوری می کنند. بنابراین، مدیران از بیان اشتباه های شان و اجازه به دیگری برای ارایه راه حل دوری می کنند. این واکنش ها منجر به ایجاد جو سکوت در مقیاس بزرگ می شود.
  • درجه ای از تفاوت های جمعیت شناختی مابین کارکنان و مدیران عالی: موریسون و میلکین بیان می کنند تفاوت ها و اختلاف ها (عوامل قومی و نژادی سن جنسیت و…) میان مدیران عالی و کارمندان سطوح پایین تر ممکن است به پیدایش جو سکوت سازمانی کمک کند. به بیان دیگر، کارکنانی که با مدیر خود تشابه های کم تری داشته باشند، ممکن است نادیده گرفته شوند و این خود می تواند باعث سرخوردگی شغلی و گوشه گیری کارکنان شود.
  • ایجاد جو بی اعتمادی و سوء ظن در سازمان: سکوت سازمانی در شرایطی که گزارش کافی از اشتباه های احتمالی کارمندان وجود دارد و مدیر آماده و مستعد سرزنش کردن و نسبت دادن اشتباه ها به بی توجهی ها و نداشتن شایستگی کارمندان است، رخ می دهد. در این شرایط رهبری، هنگامی که بحثی مطرح می شود با توجه به بد گمانی ها و سوءظن های ناشی از ترس جبران تلافی، انتظار می رود که افراد سکوت کنند.

عوامل سازمانی

  • فلات شغلی (سکون شغلی): تعامل با همکاران حرفه شغلی از جمله نمودهای تعاملات اجتماعی است که نقشی محوری و مهم در سازمان ها ایفا می کند. از این رو، روابط بین همکاران و سازمان مشوق هایی مهم را برای افراد فراهم آورده و می تواند یکی از عوامل مهم سازمانی انگیزش باشد. بنابراین، فلات در مسیر شغلی بیانگر رکود، نبود پیشرفت و کاهش یادگیری فردی بوده و القا کننده نوعی احساس افسردگی و شکست است. سکوت در مسیر شغلی ارتباط نزدیکی با بی انگیزگی کارکنان دارد. بنابراین، فلات شغلی منجر به رکود و توقف افراد شده و سکوت فرد و در پی آن سکوت سازمانی بوجود می آورد.
  • سیاست ها و ساختارهای سازمان: گلوسر بیان می کند که ارتباطات پایین به بالا فقط تحت تأثیر ویژگی های ارتباط برقرار کننده پیام و محیط سازمان نیست بلکه تحت تاثیر ویژگی ارتباط بین رئیس و مرئوس نیز می باشد.
  • نبود ساز و کارهای بازخورد از پایین به بالا: سکوت سازمانی ممکن است منجر به نبود بازخورد، نبود اطلاعات و نبود تجزیه و تحلیل ایده ها و بدیل ها شود و بنابراین، سازمان از فرایندهای سازمانی با اثر بخشی پایین متحمل خسارت می گردد.

عوامل اجتماعی

  • هم نوایی با جمع (تطابق): مطالعات نشان می دهد که افراد تصمیم ها و باورهایشان را به تناسب محیطی که در آن قرار گرفته اند، اتخاذ می کنند. این ویژگی گروهی می تواند منجر به سکوت سازمانی شود. یکی از دلایل هم نوایی افراد با باورها و نظرهای دیگران و خودداری از ابراز نظر و باور خود، کسب مقبولیت در یک گروه و یا جامعه است. به ویژه اگر گروه متشکل از کارشناسان و خبرگان باشد و تفاوت های اساسی در دانش و سطح اطلاعات بین گروه هدف و اعضای خاص گروه وجود داشته باشد.
  • انتشار مسئولیت: پخش مسئولیت عبارت است از «گرایش افراد به پذیرفتن مسئولیت کم تر در دنبال کردن یک هدف مشترک هنگامی که در انجام فعالیت و تلاش با همدیگر مشارکت می کنند در مقایسه با زمانی که مسئولیت افراد به گونه فردی تعیین می شود.» این پدیده به شانه خالی کردن از مسئولیت ها و پخش مسئولیت اشاره دارد که بیش تر یک صفت ذاتی گروهی است. این پدیده و پیامدهای ناسازگار آن زمانی می تواند کاهش یابد که افراد پاسخگوی فعالیت تعیین شده ای باشند و بتوانند عملکرد خود را مدیریت و نظارت کنند .
  • گروه اندیشه: در واقع کیفیت تصمیم گیری گروهی بهتر از تصمیم های فردی است، اما برخی از گروه ها در تلاش های گروهی شان در رسیدن به اجماع اشتباه می کنند. اندیشه گروهی نیازمند تفکر قوی و با مهارت است تا از خطر افتادن به این دام اجتناب و نگاه ها و بینش های گوناگون و واگرا آشکار شود. در گروه اندیش فرد از ارایه نظرهایی که بر خلاف نظر گروه با رهبر بوده خودداری کرده و سکوت می کند.

عوامل فردی

  • عوامل فردی: حفظ موقعیت کنونی: بیش تر اعضای سازمان تمایل به حفظ موقعیت کنونی خود دارند. حفظ موقعیت کنونی مستلزم این است که فرد در دوره هایی از اقدام که در موقعیت های تصمیم گیری قرار می گیرد، از عدم اطمینان و شک و تردید دوری کند. در نتیجه، شخص متوجه می شود که نباید کار خاصی را انجام دهد و انجام ندادن اقدامی خاص باعث می شود که فرد ساکت باقی بماند.
  • بی اعتمادی و بد بینی به مدیر: اگر کارکنان احساس بدبینی و بی اعتمادی نسبت به مافوق و رهبرشان داشته باشند و در تعامل خود با مدیر احساس آرامش و امنیت نکنند، از ارایه نظر و صحبت خودداری کرده و در نهایت، ساکت باقی می مانند که این مسئله موجب پیدایش جو سکوت در سازمان می گردد.

سکوت سازمانی یکی از موضوعات جدیدی است که به تازگی وارد حوزه مدیریت شده است. دانشجویان گرامی اگر قصد انجام پروپزال کارشناسی ارشد مدیریت و یا انجام پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت در زمینه سکوت سازمانی دارید این مطلب را از دست ندهید.

شما دانشجویان گرامی با دانلود پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت در زمینه سکوت سازمانی بهتر می توانید با این موضوع آشنا شوید.

منبع: modirama.ir

فروشگاه محصولات دانشی مدیراما (خلاصه کتاب، مبانی نظری، پک مقالات، پایان نامه، ترجمه مقاله، مقاله بیس، پرسشنامه و کتاب های مدیریتی)

کانال تلگرام مدیراما

چگونگی نوشتن فرضیه پژوهش و بررسی آنها در پژوهش

فرضیه، بیان آزمون پذیر رابطه ی احتمالی میان متغیرهاست. اصطلاحات دیگری مانند تئوری ها، قانون ها، اصول، و تعمیم ها نیز، عیناً مانند فرضیه ها، بیانگر رابطه بین متغیرها هستند. فرضیه یک پیشنهاد توجیهی و به عبارت دیگر، راه حل مسأله است، که هم موجب استنتاج می شود و هم به یافتن نظم و ترتیب در میان واقعیت ها کمک می کند، و بنابراین پژوهشگر را در بررسی تبیین ها و تجربه های وسیع یاری می دهد. همچنین فرضیه، پیش بینی و انتظارات پژوهشگر را از نتایج پژوهش نشان می دهد و معمولاً به رابطۀ دو یا چند متغیر اشاره دارد. که معمولا در انجام پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت و انجام پروپزال کارشناسی ارشد مدیریت وجود دارد.

تدوین فرضیه پژوهش

پژوهشگر پس از آنکه مسأله ی پژوهش را برای خود روشن کرد، پاسخی را به عنوان فرضیه ی تحقیق بیان می کند. فرضیه، پاسخی بخردانه، احتمالی و موقت به سؤال پژوهشی است که در مراحل بعدی تحقیق، درستی یا نادرستی آن مورد آزمایش قرار می گیرد. فرضیه ها، حدس هایی سنجیده و بخردانه هستند که براساس تجارب قبلی محقق و یا از راه مطالعه ی تحقیقات دیگران به دست می آیند. بنابراین همان گونه که کلود برنارد می گوید «فرضیه به هیچ وجه زاییده ی پندار محض نیست، بلکه همواره پایه ای در مشهودات یعنی در طبیعت دارد». محقق گاهی با مطالعه دستاوردهای پیشینیان، از راه قیاس به فرضیه ی خود می رسد و گاه با مشاهده تک تک اجزا از راه استقراء به یک کلیت دست می یابد و برای سؤال پژوهشی خود، پاسخی موقت پیدا می کند. مطالعه ی منابع مربوط به موضوع پژوهش، در این مرحله نیز از اهمیت خاصی برخورداراست. ساختن فرضیه بدون مطالعه ی منابع مربوط به موضوع تحقیق و بدون یافتن پایه های نظری مناسب در آن زمینه، عملی نیست. مطالعات نظامدار در زمینه ی تحقیق و پیدا کردن نظریه های مناسب مربوط به آن، فقط وقتی میسر است که پژوهشگر در زمینه ی تحقیق خود از مهارت و تخصص کافی برخوردار باشد.

تدوین فرضیه سبب می شود که تحقیق روی یک هدف معین متمرکز شود و آنچه که باید مورد مشاهده قرار گیرد، مشخص گردد. این امر از جمع آوری اطلاعات بی حاصل جلوگیری می کند.

ویژگی های تدوین فرضیه

ویژگی های تدوین یک فرضیه پژوهش عبارتند از:

  • فرضیه باید دقیق و روشن باشد: اگر فرضیه به صورت روشن، دقیق و مختصر بیان شود، هم درک آن برای خواننده آسان می شود و هم خود پژوهشگر می تواند آن را آسان تر مورد آزمون قرار دهد. فرضیه باید آزمون پذیر باشد. فرضیه ای که متغیرهای مورد استفاده در آن با هیچ یک از روش های اندازه گیری قابل سنجش نباشد، حتی اگر بسیار مهم و جذاب باشد نیز عملاً بدون فایده خواهد بود. به سخن دیگر، اگر برای آزمون اندازه گیری فرضیه ای، ابزار مناسبی در دست نباشد و امکان فراهم آوردن آن نیز وجود نداشته باشد، فرضیه باید با دانش موجود هماهنگ باشد. همان طور که پیش از این نیز بیان شد فرضیه، راه حلی پیشنهادی برای یک مسأله یا مشکل است که باید با دانش و نظریه های موجود، پژوهش های انجام شده، ادبیات تحقیق و عقل سلیم همخوانی داشته باشد
  • فرضیه باید از قدرت تبیین برخوردار باشد. فرضیه باید امکان تبیین آنچه را که سعی در توصیف آن دارد، داشته باشد. این یک معیار واضح و در عین حال بسیار مهم است.
  • فرضیه باید فارغ از مفاهیم ارزشی و اخلاقی باشد. در علم جایی برای قضاوت های اخلاقی و ارزشی وجود ندارد. یعنی مسأله ی علمی یک مسأله ی اخلاقی نیست
  • فرضیه عمدتاً رابطه ی بین دو یا چند پدیده (متغیر) را پیش بینی می کند: بنابراین معمولاً یک گزاره ی جهت دار است، مگر آنکه محقق دلیلی برای جهت فرضیه نیافته باشد.

انواع فرضیه ها

یک مسأله را نمی توان به طریق علمی حل کرد، مگر آنکه دست کم یک جواب موقتی داشته باشد (یعنی به صورت یک فرضیه درآید) به طور کلی، مسأله تنها یک پرسش است، و در حقیقت پاسخ ها، یعنی فرضیه هایی که از این گونه پرسش ها استنباط می شود، مورد آزمایش قرار می گیرند. به طور کلی فرضیه بر اساس ملاک های مختلفی طبقه بندی شده است، اما در مجموع فرضیه را می توان به دو دسته کلی تقسیم کرد: فرضیه آماری و فرضیه پژوهشی.

فرضیه آماری

فرضیه آماری معمولاً از طریق فرضیه های پژوهشی به وجود می آید، رشد می کند، یا از مفاهیم ضمنی آن مایه می گیرد، اما هرگز با آنها یکی نیست. فرضیه های آماری، جمله ها و یا عبارت هایی هستند که با استفاده از نمادهای آماری و به صورت پارامتر نوشته می شوند و نقش آنها هدایت پژوهشگر در انتخاب آزمون آماری است .

به طور کلی، پژوهشگر روش های آماری لازم را با استفاده از فرضیه های آماری انتخاب می کند. فرضیه آماری خود به صورت زیر تقسیم می شود:

  • فرضیه صفر: این فرضیه بیانگر عدم ارتباط بین متغیرهاست که به صورت پارامتر صورت بندی می شود و با نماد « =۰» نمایش داده می شود و مبنای ریاضی آن برهان خلاف است.
  • فرضیه خلاف: این فرضیه غالباً منطبق با فرضیه پژوهشی است. به بیان دیگر این فرضیه بیان کننده انتظار پژوهشگر درباره نتایج پژوهش است. این فرضیه بیانی است که پژوهشگر آرزو می کند و به صورت پارامتر صورت بندی می شود وبا نماد «≠۰»نمایش داده می شود.

فرضیه پژوهشی

این فرضیه به توصیف و چگونگی روابط بین متغیرها می پردازد. به بیان دیگر انتظارات پژوهشگر را در خصوص روابط فی مابین متغیرها، بیان می کند و یک راه حل پیشنهادی است. فرضیه پژوهشی خود به دو صورت زیر تقسیم می شود:

  • فرضیه پژوهشی جهت دار: در این نوع فرضیه، جهت تأثیر متغیر مستقل بر متغیر وابسته مشخص و معین می شود. از این فرضیه زمانی استفاده می شود که پژوهشگر دلایل منطقی و مشخصی برای پیش بینی رابطه معینی داشته باشد. جهت فرضیه های پژوهشی به کمک مبانی نظری و یافته های دیگران و تجارب علمی و عملی پژوهشگر تعیین می شود. برای آزمون فرضیه های جهت دار، از آزمون های آماری یک دامنه استفاده می شود.
  • فرضیه پژوهشی بدون جهت: فرضیه ای که در آن جهت یا اختلاف یا روابط بین متغیرها مشخص نیست، فرضیه بدون جهت نامیده می شود. در پژوهش هایی که هدف آن کشف روابط بین متغیرها ست، مثل مطالعات اکتشافی، یا ارضاء حس کنجکاوی پژوهشگر است، از فرضیه های بدون جهت استفاده می شود. گرچه بعضی ازنظریه پردازان مثل ویرسما (۱۹۹۱) معتقدند که در علوم رفتاری بیشتر از فرضیه های بدون جهت استفاده می شود، اما بعضی از نظریه پردازان مانند کرلین ج ر(۱۹۷۳) و ومک کیلیپ (۱۹۹۰) بر این باورند که در پژوهش هایی که امکان پیش بینی نتایج وجود ندارد یا حتی در پژوهش هایی که پیش بینی روابط بین متغیرها مناسب نیست، بهتر است که در آنها مسأله یا موضوع پژوهش فقط به صورت سؤال بیان شود. در پژوهش های کیفی نیز به جای فرضیه از سؤال استفاده می شود. برای پژوهش هایی که پیشینه مطالعاتی ندارند نیز می توان فرضیه را بدون جهت نوشت و یا از سوال استفاده نمود. در صورتی که از فرضیه بدون جهت استفاده کنیم، از آزمون های آماری دو دامنه استفاده می شود.
  • بیان فرضیه صفر ضروری نیست و چنانچه فرضیه به صورت جهت دار بیان شود، درک آن آسان تر است.

به گونه کلی فرضیه های نوع اول و دوم شکل فرضیه های علمی را دارند و محدود به روابط ساده خطی هستند. لازم به ذکر است که هر چه تعداد بیشتری از متغیرها به طور همزمان با هم در نظر گرفته شوند، تعداد فرضیه های ممکن نیز به گونه قابل توجهی افزایش می یابد. فرضیه نوع سوم، در حقیقت مانند همان فرضیه صفر در آزمون های آماری است، به همین دلیل فاقد جهت پیش بینی یک متغیر از روی متغیر دیگر است. فرضیه نوع چهارم، بیانگر یک رابطه غیر خطی است. به طور کلی برای تدوین فرضیه، پژوهشگر می تواند هم از استقراء و هم از قیاس استفاده کند. البته استقراء با داده ها یا مشاهده (رویدادهای تجربی) شروع می شود و به سوی فرضیه ها و تئوری ها پبش می رود. پایه و اساس یک علم تجربی را در حقیقت همان مشاهده و تعمیم استقرائی تشکیل می دهد و ترکیب مشاهده که یک رابطه کلی تر، یعنی فرضیه را به وجود می آورد.

فرضیه های اصلی و فرعی

هر تحقیق دارای یک فرضیه اصلی و یک یا چند فرضیه فرعی می باشد. فرضیه اصلی همان عنوان تحقیق می باشد و فرضیات فرعی به تعداد متغیرها و روابط آنها که در مدل یا چارچوب نظری تحقیق آمده است، می باشد. به عبارت دیگر تعداد فرضیات فرعی به تعداد متغیرها و روابط بین آنها بستگی دارد. باید توجه داشت این امر در مورد سوالات اصلی و فرعی نیز صدق می کند.

کاربران گرامی، با مطالعه این مطلب می توانید درک بهتری از فرضیه های پژوهشی در انجام پروپزال و پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت خود داشته باشید.

منبع: modirama.ir

فروشگاه محصولات دانشی مدیراما (خلاصه کتاب، مبانی نظری، پک مقالات، پایان نامه، ترجمه مقاله، مقاله بیس، پرسشنامه و کتاب های مدیریتی)

کانال تلگرام مدیراما

کارآفرینی فناورانه به چه معناست و ابعاد آن چیست؟

بحث کارآفرینی فناورانه به یکی از مباحث پرطرفدار در حوزه مدیریت جهت انجام پروپزال کارشناسی ارشد مدیریت و انجام پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت تبدیل شده است.

الزامات دنیای امروز، فناوری را به یکی از عوامل اصلی در تأسیس و مدیریت اکثر سازمان ها تبدیل کرده است. در عین حال تغییرات گسترده و افزایش رقابت­ ها در کنار توسعه به کارگیری راهبرد فناوری در سازمان ها و افزایش اهمیت همکاری های فناورانه باعث شده تا مدیران به دنبال رویکردهای جدیدی برای حل مسائل فناورانه سازمانی باشند. این امر در کنار موفقیت «کارآفرینی فناورانه» درحوزه­ های غیرسازمانی و نقش انکارناپذیر آن در تولید ثروت، موجب شده. با وجود این که کارآفرینی فناورانه یکی از مهم ترین عوامل خلق ارزش اقتصادی و توسعه است.

کارآفرینی فناورانه یک سبک رهبری کسب وکار است که شامل «شناسایی فرصت های فناورانه و دارای قابلیت رشد بالا، جمع آوری منابع و در نهایت مدیریت رشد سریع و ریسک قابل توجه آن با به کارگیری مهارت های تصمیم گیری ویژه» می شود. این مفهوم به فرآیندهایی اختصاص دارد که طی آن ها کارآفرینان، منابع سازمانی و سامانه های فنی و راهبردها را برای دستیابی به فرصت ها در سازمان های کارآفرین به کار می گیرند. در واقع، کارآفرینی فناورانه را می توان یک انتخاب راهبردی مهم برای افراد و بنگاه ها جهت ورود به بازار جدید یا حوزه کسب و کارهای نو دانست و آن را «روش و فرآیند کشف، بهره برداری و کاوش فرصت بازاری برای فناوری ها» تعریف نمود.

درف و بایرز (۲۰۰۵) کارآفرینی فناورانه را یک سبک رهبری کسب وکار تعریف کرده اند که شامل «شناسایی فرصت های به شدت فناورانه و دارای قابلیت رشد بالا، جمع آوری منابع مثل سرمایه و افراد متخصص و در نهایت مدیریت رشد سریع و ریسک قابل توجه آن با به کارگیری مهارت های تصمیم گیری ویژه» می شود. این کسب ­و کارهای خطرپذیر با بهره برداری از پیشرفت های علمی و فناورانه، محصولات و خدماتی جدید به مشتریان عرضه می کنند. رهبران این کسب وکارها عمدتاً تنها به دنبال پول نیستند بلکه احساس و تمایل شدیدی برای کسب موفقیت در این فعالیت ها دارند. شین و ونکاتارامن نیز کارآفرینی فناورانه را فرآیندهایی در نظر گرفته اند که طی آن ها کارآفرینان، منابع سازمانی و سامانه های فنی و راهبردها را برای دستیابی به فرصت ها در سازمان های کارآفرینی به کار می گیرند. همچنین پنگ و ژانگ (۲۰۰۸) روش و فرایند کشف، بهره برداری و کاوش فرصت بازاری برای فناوری ها را کارآفرینی فناورانه تعریف کرده اند.

پتی (۲۰۱۲) بیان می کند کارآفرینی فناورانه به فرایند شناخت فناوری های نو و حتی خلق فرصت های فناورانه با اکتشاف های جدید، ایجاد ارتباط بین نیازها و فناوری ها و در نهایت بهره برداری از فرصت ها با ارائه محصولات و خدمات اطلاق می شود. بلتی (۲۰۱۲) نیز کارآفرینی فناورانه را سرمایه گذاری در یک پروژه می داند که در آن افراد و منابع ناهمگن مشخصی به کارگرفته می شوند که به طور تنگاتنگ با پیشرفت های علمی و فناورانه عجین اند تا ارزش جدیدی را برای یک شرکت ایجاد کنند.

پنگ و همکاران (۲۰۰۸) کارآفرینی فناورانه در سازمان ها را راهبردها و سیاست هایی در درون سازمان های استقرار یافته برای کشف، بهره برداری و جست و جوی فرصت های فناوری مبتنی بر دیدگاه شناسایی و کشف کارآفرینی می دانند. پنگ و ژانگ (۲۰۰۸) معتقدند کارآفرینی فناورانه در سازمان ها به راهبردی مهم برای حفظ مزیت رقابتی پایدار بنگاه ها در محیط به شدت رقابتی امروز تبدیل شده است.

ابعاد تشکیل دهنده کارآفرینی فناورانه

اندیشمندان معتقدند هم چنان دانش موجود درباره کارآفرینی فناورانه و جوانب منطقه ای آن محدود است. یکی از چالش های اصلی در تعریف کارآفرینی فناورانه، ترکیب این مفهوم از دو مفهوم «کارآفرینی» و «فناوری» تشکیل شده است. به اعتقاد ایشان، هیچ کدام از این دو مفهوم تعریف پذیرفته شده ای در ادبیات خود ندارند. در هر حال به طور کلی، کارآفرینی فناورانه را می توان شامل سه بعد دانست:

بعد کارآفرینانه: مجموعه ای از فعالیت ها که افراد و شرکت ها برای شناسایی و بهبود قابلیت های فناوری های در حال رشد و فرصت های کسب و کار انجام می دهند که احتمالاً از دید دیگران پنهان مانده اند.

بعد مدیریتی: به فعالیت هایی مربوط است که توسط افراد و سازمان ها برای توسعه یک ارزش که قادر است به سرعت بازاری را تسخیر کند و احتمالاً از طریق طرح کسب و کاری اثبات شده انجام می گیرد. طی این بعد، فرصت های شناسایی شده، مورد بهره برداری قرار می گیرند.

بعد محیطی: این بعد، به عوامل رسمی و غیررسمی پشتیبان که شرایط مناسبی برای خطرهای فناورانه ایجاد می کنند، مرتبط است. بعد محیطی شامل سیاست های عمومی، قوانین و مقررات، استانداردهای صنعتی و اعطای منابع شامل منابع انسانی، فعالیت ها و بنگاه های دانش ­بنیان، نهادهای عمومی، فرهنگ، جوامع و روابط بین سازمانی می شود.

دوستان گرامی، ما به شما توصیه می کنیم اگر قصد انجام پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت در زمینه کارآفرینه فناورانه دارید، به مدیراما (باشگاه دانشجویان مدیریت) سر بزنید و از مطالب به روز آن بهره مند شوید.


منبع: modirama.ir

فروشگاه محصولات دانشی مدیراما (خلاصه کتاب، مبانی نظری، پک مقالات، پایان نامه، ترجمه مقاله، مقاله بیس، پرسشنامه و کتاب های مدیریتی)

کانال تلگرام مدیراما