برخی اشتباهاتی که در ادامه می خوانیم آنقدر وسوسه کنندهاند که همهی ما در نقطه ای در دام آنها افتاده ایم. اما نوابغ و افراد باهوش تنها یک بار مرتکب چنین خطایی میشوند و از یک سوراخ دو بار گزیده نمی شوند:
برخی افراد آن قدر کاریزماتیک و با اعتماد به نفس به نظر می رسند که دنبال کردن گفته هایشان وسوسه کننده است. آنها بیوقفه از میزان موفقیت کار و کسب خود میگویند، اینکه چقدر مورد علاقه دیگرانند، با چه کسانی آشنا هستند و اینکه تا چه اندازه میتوانند فرصتهای گوناگون را پیش روی شما قرار دهند. اما خوش خیالی و عدم ارزیابی عواقب خوشایندی به دنبال نخواهد نداشت. آدمهای باهوش پیش از آنکه خود را در چیزی دخیل کنند سؤالات جدی میپرسند چرا که میدانند شاید هیچ کس، از جمله خود آنها، به آن خوبی که به نظر میرسد نیست.
۵. گم کردن چشمانداز کلی
گاهی
ما آنقدر خود را مشغول امورات جاری میکنیم که چشم انداز کلی از تیررسمان
خارج میشود. اما آدمهای باهوش با وزن دهی به اولویت های روزانه خود بر
اساس یک هدف دقیق، این شرایط را تحت کنترل میگیرند. این بدان معنا نیست که
آنها کارهای در مقیاس کوچک را نادیده بگیرند، بلکه آنها از نظم و
چشمانداز لازم برای اصلاح مسیر در صورت ضرورت برخوردار هستند. زندگی شمایی
چشم اندازگونه است و زمانی که فرد از این چشم انداز صرف نظر کند، همه چیز
دچار اشکال خواهد شد.
۶. انجام ندادن تکالیف
همه
ما گاهی راه میانبر را انتخاب کردهایم. این میانبر میتواند به سادگی
کپی کردن تکالیف درسی از روی دست دوستمان بوده باشد، و یا ورود بدن
آمادگی به یک جلسهی مهم. آدمهای باهوش اما متوجه هستند که هرچند گاهی بخت
یارشان است اما در پیش گرفتن چنین رویکردی آنها را از دستیابی به ظرفیت
کامل خود بازمیدارد. آنها بی گدار به آب نمی زنند و درک می کنند که
جایگزینی برای سخت کوشی وجود ندارد. آنها میدانند اگر تکالیف خود را
انجام ندهند هرگز چیزی یاد نمیگیرند و کار و کسب شان نیز به باد خواهد
رفت.
۷. نقاب به چهره زدن
سعی بر اینکه کسی باشیم که دیگران از ما
میخواهند وسوسهکننده است. اما هیچ یک از ما از آدمهای غیراصیل و تقلبی
خوشمان نمی آید. سعی برای تبدیل شدن به کسی که نیستید عاقبت خوشی ندارد.
آدمهای باهوش هم گاهی در دام نقش بازی می افتند ام به محض اینکه برای
اولین بار به خاطر تصنعی بودن، فراموش کردن متن اجرای نمایش یا خارج شدن
از نقششان، با کارت قرمز دیگران مواجه میشوند متوجه این موضوع خواهند
شد. واقعیت اینجاست که دست ما زود برای دیگران رو خواهد شد، پس نقش بازی
عملا بی فایده است. چرا که ما اگر دست از نقش بازی کردن برنداریم بزودی
خواهیم فهمید که رابطههایی که خراب کردهاند، شغلهایی که از دست دادهاند
و فرصتهایی که سوزاندهاند به این خاطر بوده که خواستهاند آدمی باشند که
نیستند. اما افراد هوشمند میدانند که شادی و موفقیت مستلزم اصالت وجودی و
پذیرش آن است.
۸. تلاش برای راضی نگهداشتن همه
گمان میکنم که همه ما
در مقاطعی مرتکب چنین اشتباهی شده باشیم. اما انسانهای باهوش خیلی سریع می
فهمند که راضی کردن همه امکان پذیر نیست و تلاش برای راضی کردن همه در آخر
هیچ کس را راضی نخواهد کرد. آدمهای باهوش میدانند برای مؤثر بودن باید
شهامت انجام انتخابهایی را در خودمان پرورش دهیم که از نظرمان درست هستند و
البته ممکن است رضایت همه را به دنبال نداشته باشند.
۹. نقش قربانی را بازی کردن
گزارشهای
خبری و شبکههای اجتماعی ما پر از داستان آدمهایی است که میخواهند با
بازی کردن در نقش قربانی اهدافشان را پیش ببرند. نگاهی به شبکه های
اجتماعی و انسانهایی که بی دلیل شهرتی برای خود دست و پیدا کرده اند، این
مورد را تایید خواهید کرد. شاید آدمهای باهوش شاید گهگدار در این نقش ظاهر
شوند. اما به سرعت در می یابند که این اقدام فریبکارانه و تمام منافع حاصل
از آن به مجرد آنکه دیگران از آن بو ببرند نقش بر آب خواهد شد. نکته ای
ظریف در این استراتژی وجود دارد که البته تنها افراد باهوش آن را میفهمند:
برای ایفای نقش قربانی باید از قدرت خود چشم بپوشید، موهبتی که قیمت
ندارد.
۱۰. تلاش برای تغییر دادن دیگران
تنها مسیر تغییر از راه
اشتیاق و توانایی خود فرد برای تغییر عبور میکند. هرچند که تلاش برای تغییر
آدمی که نمیخواهد تغییر کند وسوسهانگیز است.
بعضی از ما حتی به
دنبال یافتن آدمهای مساله داری هستیم تا به خیال خود مشکلات آنها را اصلاح
کنیم. آدمهای باهوش ممکن است این اشتباه را یک بار مرتکب شوند اما پس از
آن میفهمند قادر به تغییر هیچ کس نیستند، جز خودشان. در عوض آنها زندگی
خود را حول محور انسان های اصیل و مثبت نگر میسازند و میکوشند از آدمهای
مساله دار و کسانی که موجب افول شان می شود دوری کنند.
سخن پایانی:
موفقیت
انسان های با هوش هیجانی بالا، مرهون آن است که هیچگاه دست از یادگیری
نمی کشند. آنها از اشتباهات خود درس می گیرند، آنها از موفقیتهایشان می
آموزند و آنها همواره خود را در جهت تعالی تغییر می دهند.